صفارهرندی در جمع دانشجویان دانشگاه یزداظهار داشت : انقلاب فرهنگی شورش بدنهی دانشجویی علیه گروههای دانشجویی وابسته به احزاب بود؛ احزاب در دانشگاه سنگر درست كرده بودند و اتاق داشتند و وقتی اتاقهایشان از آنان گرفته شد اسلحهخانههای آنان فاش شد و این سلاح در اتاقهایی با نام جنبش دانشجویی نگهداری میشد و از آن جایی نیرو فرستاده میشد برای این كه كردستان را به آشوب بكشند و این اهانت به جنبش دانشجویی است اگر بگوییم اینها جنبش دانشجویی بودند. اینها شاخه حزب سیاسی فعال در بیرون بودند و مقولهای كه انقلاب فرهنگی نام گرفت از سوی جنبش دانشجویی دانشجویان پیرو خط امام(ره) بود كه دانشجویان علیه این گروههای وابسته به احزاب شورش كردند و آنها را از دانشگاه بیرون كردند به صورت ظاهری ولی برای آن كه باطنش هم در دانشگاه از بین برود قرار شد كه دانشگاه بسته شود و امام ستاد فرهنگی را مامور كردند كه بیایند و برای دانشگاهی كه در خور مردم انقلاب اسلامی باشد برنامه ریزی كنند. از آن زمان به بعد هر وقت جنبش دانشجویی متاثر از تحرك احزاب شده سرنوشتی مشابه آنچه گفتم داشته و هر وقت احزاب بالا دست تصمیم گرفتند تسلیم شوند جنبش دانشجویی نیز محو شده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد در پاسخ به این سوال كه با توجه به شرایط فعلی دنیا، جامعه اسلامی ایران چه آرمانی را برای موج چهارم جنبش دانشجویی در نظر گرفته است؟ گفت: در سال 76 مردم عملا در شورشی برای تغییر وضع موجود برمیآیند. ولی در ارزیابی این قضیه سر هم كلاه میگذارند یعنی كسانی كه در گذشته مسیر را به آن ترتیب هدایت كرده بودند و مردم عاصی شدند همانها میآیند و تغییر جدید را راهبری میكنند و سردمداری و رییس میشوند و چندی نمیگذرد كه افرادی كه دنبال این موج راه افتاده بودند خودشان یكی یكی پس میكشند به دلیل این كه آن جریان اگر هم باعث پیشرفت میشد اندیشه سردمداران این بود كه ما به هر قیمتی باید پیشرفت كنیم حتی اگر عدهای از افراد در زیر چرخهای توسعه خرد شوند.
وی ادامه داد: مدل آنها كشورهایی مثل برزیل بود و میگفتند ما آرزو میكنیم كه به جایی برسیم كه برزیل رسیده ولی برزیل را باید از دانشجویانش سوال كرد كشوری كه میزان بدهیهای ملیاش همیشه وسیلهای برای اداره شدنش توسط كشورهای دیگر شده است.
صفار هرندی ادامه داد: در آن زمان گروهی از افراد ثروتمند با پولهای بادآورده به جان مردم میافتد و نابرابری در جامعه بیداد میكرد و فرهنگ قناعت و راضی بودن به حق خود از بین رفت و پیشرفت هم اگر بود فقط به نفع گروهی از افراد ثروتمند تمام میشد. پیشرفت بدون عدالت یعنی تبدیل شدن به كشوری كه تولید ناخالصش بسیار بالاست ولی 70درصد مردمش باید در خرابهها زندگی كنند و اقتصاد ملی فرومیپاشد و اقتصاد وابسته به وجود میآید و استفاده از مفهوم آزادی به طرز غلط فقط برای پر كردن جیب ثروتمندان بوده است این دهه دهه ایست برای بازبینی نگاهی كه در گذشته داشتیم.
وی در خصوص سوالی كه در مورد وضعیت سینمای ایران پرسیده شد كه چرا از دوره قبل بهتر كه نشده هیچ، بدتر هم نشده و خون به دل مردم كرده است، گفت: میان سینما و تلویزیون تفاوت زیادی وجود دارد. تلویزیون همه جوانبش در اختیار فرد است؛ مثلا فردی كه به عنوان رییس است با افراد قرارداد میبندد و اگر فرد از اصول خارج شد و فیلم او مورد قبول رییس نبود رییس میتواند قرارداد را فسخ نماید ولی در سینما قضیه بسیار متفاوت است. ما برای سیاستگذاریهایمان یك سری آدابی را نوشتیم و جایگاهی تحت عنوان جایگاه مصوب داریم و هر كس درصدد ساختن فیلم برآید یك طرح كلی از مضمون داستان و چارچوب اصلی داستان را برای هیات میآورد و اعضای هیات آن را بررسی كرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند و اگر آن طرح بر اساس اصول اساسی ما بود آن را تایید كرده و در صورت مخالف بودن آن را رد میكنند. سازندهی فیلم پس از اتمام ساخت كل فیلم را برای هیات ما میفرستد و آنها بررسی میكنند فیلم چه قدر با طرح قبلی در تضاد است و باز به آن رای قبولی یا ردی میدهند.
صفارهرندی در خصوص میزان ترویج هنر و فرهنگ در دولت نهم گفت: در دورههای قبل هنرمندانی بودند كه میگفتند هنر باید برای اهلش ابراز نشود و من حاضر نیستم هنرم را به پای مردم بریزم .اگر هنر آن باشد یك ریال هم برای دولت نهم ارزش ندارد. تلاش ما در حوزه هنری این است كه هنر را به میان مردم بیاوریم در این زمینه از ابزارها و مكانهایی كه برای كارهای هنری لازم است كوتاهی نمیكنیم حتی پروژههای نیمه كارهای بوده كه به دلیل كمبود بودجه معلق مانده بودند و ظرف 14 ماه تمام بودجه باقی مانده آن را فراهم نمودیم.
وی افزود: همچنین در دولت نهم در تجهیز پروژههای فرهنگی قدم خوبی برداشته شد، ولی از سوی دیگر سهم حاكمیت نیز بر دوشمان است و ما برای این مسائل اصول دینمان را زیر پا نمیگذاریم ما با حفظ وفاداری به چارچوبهای اصلی نظام دست افراد را برای انجام كارها باز میگذاریم. در گذشته حتی تحمل یك انتقاد كوچك همه در جامعه نبود ولی امروز رسانهها به راحتی ابراز نظر كرده و حتی به مقامات بالا توهین كرده و بدون واهمه آنها را با كشیدن كاریكاتورها و.. زیر سوال میبرند.
وی ادامه داد: یك واقعیتی كه در زمینهی فرهنگ وجود دارد این است كه همه محركهایی كه در حوزهی فرهنگ عمل میكنند در اختیار ما نیستند، الگو گرفتن برخی از رسانههای ما از رسانههای خارجی یكی از معضلات اساسی فرهنگ ما محسوب میشود و در این مورد وفادارترین افراد ما از نظر اعتقادی در معرض چنین خطراتی هستند. در زمانهای گذشته ابزارهای توسعه فساد یك هزارم ابزارهای امروزه هم نبود و والدین و مسوولان جامعه اگرمحركهای اطراف و محیط فرزندانشان را به طور كامل كنترل میكردند میتوانستند رفتار افراد جامعه را نیز تاحدی تحت كنترل در آورند، ولی امروز نمیتوان محركهای محیطی را به طور كامل كنترل كرد زیرا تعدادی از آنها از دست ما خارج است.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 24,ژانویه,2025